ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چند روزی بود که از اتفاقات اخیر خیلی عصبی بودم و حرفم توی گلو گیر کرده بود و نمیدونستم چطوری بزنم! تا اینکه امروز مطلبی رو توی عصر ایران خوندم و دیدم تقریبا حرف دل من هست واسه همین خلاص اش رو کپی میکنم!
می گویند: ملا نصر الدین شبانگاهی به خانه آمد و فرزندان را به باد ناسزا و کتک گرفت. زن گفت: چرا چنین می کنی؟ پاسخ داد: پول خود را چند کوچه بالاتر گم کرده ام. زن گفت: به این بچه ها چه مربوط است؟ پاسخ داد: آنجا که پول را گم کردم تاریک بود و اگر می خواستم گریبانِ رهگذران را بگیرم زورمند بودند و از من نمی خوردند. پس در خانه چنین می کنم که روشن است و زور بچه ها هم به من نمی رسد!
خلاصش اینه که دلواپسان از جای دیگه کتک خوردند، شکست خوردند و چون زورشون به اون طرف نمیرسه و دولت و کاسبی تحریم و مجلس رو از دست دادند، دارند تلافی اون رو سر مردم در میارند با سختگیریهای خیابونی، با تعطیلی کنسرتها ، گیر دادن به هنرمندها و فحش دادن به اسطوره های مردم ، نا امید کردن مردم با بزرگنمایی اخبار اقتصادی که اصلا مقصرش این دولت نیست و هزاران کار دیگه که پیدا و نهان انجام میشه چه تو رسانه ملیشون ، چه تریبونها و روزنامه هاشون. فقط کاش ملت آگاه تری داشتیم....کاش
"این گرگ سالهاست که با گله آشنا است"
.
؟