گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

خوابم میاد!

این روزا دارم یه سریال میبینم ! همه قسمتاشو پشت هم ! خوبیش اینه که نمیخواد واسه قسمت بعدیش صبرکنی  چون همشو دارم

اما از خواب و خوراک و کار و زندگی انداخته منو .


همیشه دنیا اونجوری پیش نمیره که ما انتظار داریم!  وبلاگ خوندن و نوشتن هم دیگه منسوخ شده انگار!


امروز رفته بودم یک اداره دولتی ، همه جا رو دیوارا هشدار داده بودند هرگونه توهین به کارمند دولت طبق قانون زندان داره، اینقدر تکرار کرده بودند که آدم فکر میکنه همه ارباب  رجوعها مدام در حال دعوا و اهانت به کارمندا هستند. آخه این چه وضعشه !؟ 

والا  تکریم ارباب رجوع، و مشتری  همیشه و همه جا یک اصله اما انگار ما برعکسیم! 

دیگه آدم میترسه یک اعتراض کوچولو هم بکنه! ماشاالله همشونم کاری ، سر وقت بیا، با وجدان کاری  و مسئولیت پذیر...

انتظار بیجا!

چه شادی ای میکنند آخر شده های به فرموده اول!

من از سر بیچارگی در زمین شما بازی می کنم! حالا شما هی به خودت گل بزن و شادی کن!

خود گویی و خود خندی 

عجب مرد هنرمندی! 

باید رفت!

گفتند: "ما در سرزمین خود تحت فشار و ضعیف بودیم!"

پاسخ آمد که: " مگر سرزمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!" 

سوختم در چاه صبر

...

زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت

صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی

....

ره رویی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی

امیدتون رو خاموش نکنند نا.....

این روزا با این که امید داشت برمیگشت

اما دوباره کاسبان شروع کردند به تخریب . اونایی که نون دزدیها و فسادشون داره آجر میشه دارن سر مردم ساده رو شیره میمالند

کاش میشد روشن بشن یک جوری آدما....

عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

بحث روز

این روزا بعد از سالیانی که از اسمارت فون و شبکه های اجتماعی فراری بودم به دلایلی  ( مهمترینش این بود که با شناختی که از خودم دارم میدونم که از کار و زندگی می افتم) ، یه گوشی کادو بهمون رسید و ما هم به میمنت این وصالو مثل .... ها عضو همه اپ ها شدیم .

حالا این وسط یکی اومده ما رو عضو یک گروه کرده ، از گرو ههای طرفدار سر سخت پایداری و الف نون.... تو خود حدیث مفصل بخوان...

و مدام دعوا سر اینه که کی دزده و کی نیست، آخر مگر چیزی واضحتر از این هم میتواند باشد. بعضی ها مصداق خود بخواب زده ها هستند متاسفانه...

مشکل این است که به خاطر 2-3 نفر آشنای درون گروه ، نه رویمان میشود لفت بدهیم و نه جرات اظهار نظر داریم. خدا به دادمان برسد.

I'm practicing!

Let me give an example!

I know a man who knows a man , his personal life is quite like his father!

and  for long periods,  when you watch a historical movie,  you think it  is about  our time , but isn't  really! 


repeatation

I think history always is repeating both  in  short  and  long  periods!

only the people are changing ....but  the relation and behavior aren't!