-
پیپرلس!!!
یکشنبه 6 تیرماه سال 1395 10:10
بالاخره بعد از رفت و آمد فراوان کار انجام شد. بعد از اون روزی که سیستمها قطع بود، دو بار دیگر مجبور شدم به سازمان مربوطه سر بزنم. بر خلاف اینکه مثلا قرار هست کارها رو الکترونیکی و اینترتی انجام دهند باز آدم را میکشانند در صفهای عریض و طویلشان آنهم برای چه؟! برای هیچ! اینها رو نوشتم که بعدها عمق مطلب یادم بماند. تو خود...
-
آزمایش
شنبه 5 تیرماه سال 1395 12:01
آقا چرا من آپ میکنم اسمم تو لیست وبلاگهای بروز شده نمیره؟! الو امتحان میکنیم 1 2 3 ..... آزمایش نمودیم بازم هم نشد!!
-
Quiz of kings addicted!
شنبه 5 تیرماه سال 1395 09:46
یکی از وبلاگ نویسان عزیر یک بازی موبایلی معرفی کرده بودند و من حسابی درگیرش شدم. اعتیاد خیلی بد چیزیست، خعیلی....
-
پنج شنبه عزیز
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1395 18:46
من پنج شنبه ها رو خیلی دوست دارم چون همیشه خستگیمو بعد از هفته ی شلوغ در میاره. یعنی تنها روزی هست که استرس کار و درس رو ندارم. البته چه پنج شنبه هایی که برنامه ریزی کردم درس بخونم یا کارای عقب مونده رو انجام بدم، ولی این روز فقط روز استراحت و تفریحه، البته بیشتر نیمه دومش. الان هم توی اولین پنج شنبه گرم و مرطوب...
-
شانس!
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1395 14:12
من معمولا خودم رو به شوخی آدم بدشانسی معرفی میکنم در جمع دوستان ، اما واقعا به شانس اعتقادی ندارم. ولی.... ولی گاهی اتفاقاتی میافته که فکر میکنم او گفتن ها اثرش رو گذاشته! آخرینش این هست که حدود 20 روزِ که میخواستم برم یک اداره دولتی برای کار اداری . به دلیل مشغله زیاد، تنبلی، گرما و ... نمیشد که برم و بالاخره امروز...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 تیرماه سال 1395 13:05
ماجرای این فیشهای حقوقی خیلی جالب شده! مثل اینکه یهویی سبز شده اند! خوب اینها که از کانالهای خوش عبور کرده اند! نمیشه که مسئولین از قبل خبر نداشته باشند! به نظرم همه اینها برا ی گرم کردن سر من و شما است تا فراموش کنیم فسادهای میلیاردی رو
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 خردادماه سال 1395 13:13
این روزا حرف زدن کار سختیه و البته بیشتر وقتها بیهوده. بنابراین چرا عاقل کند کاری ، مخصوصا توی شیراز اما باز آدم دلش طاقت نمیاره به ارتباط آدمهای دور و بر خودم که نگاه میکنم واقعا نگران روابط انسانی و اجتماعی آینده میشم. یعنی این وضع تا کجا میخواد پیش بره. من فکر کنم مثل فواره بالاخره یکجایی سرنگونی خواهد داشت. خدا به...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 خردادماه سال 1395 14:13
!no one lives forever
-
ژاژ
پنجشنبه 27 خردادماه سال 1395 14:27
اگر همه وقتتون صرف این کنید که مشتریتون رو شیرفهم کنید ، بعد موقع جواب پس دادن بفهمید طرف اصلا تو این باغ نبوده و شما داشتید برای در و دیوار کار میکردید ، اصلا به ...... نیست زحمتهای شما، چه حالی بهتون دست میده؟ و از اون بدتر که این مساله مدام داره تکرار میشه. کلا من با بیهودگی بیعت کرده ام!
-
کمک!
سهشنبه 25 خردادماه سال 1395 10:06
با خودم قرار گذاشتم بنویسم اما هر کاری میکنم نوشتنم نیماد این روزا به قول حاج آقای دیشبی انگار تو برزخ هستم تکلیفم روشن نیست کمک لازم دارم پ.ن.: دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم!
-
خرداد ما!
شنبه 22 خردادماه سال 1395 08:56
امروز عجب روز تاریخی هست ها! سرنوشت یک ملت عوض شد امروز، من فکر می کنم بعدها تو تاریخ یک چیزی شبیه 28 مرداد ازش یاد خواهد شد. از اون مهمتر تولد یک دوسته! تولدتون مبارک! پ. ن.: چه شبهایی که تا صبح با آهنگهای حبیب تو گوشم خوابیدم ما چه هستیم عجب بی پا و دستیم چه شد مخمور و مستیم همه عاجزکش و دشمن پرستیم ز نادانی و غفلت...
-
ربنا
چهارشنبه 19 خردادماه سال 1395 12:15
چند روزی بود که از اتفاقات اخیر خیلی عصبی بودم و حرفم توی گلو گیر کرده بود و نمیدونستم چطوری بزنم! تا اینکه امروز مطلبی رو توی عصر ایران خوندم و دیدم تقریبا حرف دل من هست واسه همین خلاص اش رو کپی میکنم! می گویند: ملا نصر الدین شبانگاهی به خانه آمد و فرزندان را به باد ناسزا و کتک گرفت. زن گفت: چرا چنین می کنی؟ پاسخ...
-
خوابم میاد!
دوشنبه 10 خردادماه سال 1395 15:27
این روزا دارم یه سریال میبینم ! همه قسمتاشو پشت هم ! خوبیش اینه که نمیخواد واسه قسمت بعدیش صبرکنی چون همشو دارم اما از خواب و خوراک و کار و زندگی انداخته منو . همیشه دنیا اونجوری پیش نمیره که ما انتظار داریم! وبلاگ خوندن و نوشتن هم دیگه منسوخ شده انگار! امروز رفته بودم یک اداره دولتی ، همه جا رو دیوارا هشدار داده...
-
انتظار بیجا!
چهارشنبه 5 خردادماه سال 1395 07:56
چه شادی ای میکنند آخر شده های به فرموده اول! من از سر بیچارگی در زمین شما بازی می کنم! حالا شما هی به خودت گل بزن و شادی کن! خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی!
-
باید رفت!
شنبه 1 خردادماه سال 1395 13:51
گفتند: "ما در سرزمین خود تحت فشار و ضعیف بودیم!" پاسخ آمد که: " مگر سرزمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!"
-
سوختم در چاه صبر
سهشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1395 16:03
... زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی .... ره رویی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی
-
امیدتون رو خاموش نکنند نا.....
پنجشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1395 12:16
این روزا با این که امید داشت برمیگشت اما دوباره کاسبان شروع کردند به تخریب . اونایی که نون دزدیها و فسادشون داره آجر میشه دارن سر مردم ساده رو شیره میمالند کاش میشد روشن بشن یک جوری آدما....
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1395 09:54
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
-
بحث روز
یکشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1395 13:14
این روزا بعد از سالیانی که از اسمارت فون و شبکه های اجتماعی فراری بودم به دلایلی ( مهمترینش این بود که با شناختی که از خودم دارم میدونم که از کار و زندگی می افتم) ، یه گوشی کادو بهمون رسید و ما هم به میمنت این وصالو مثل .... ها عضو همه اپ ها شدیم . حالا این وسط یکی اومده ما رو عضو یک گروه کرده ، از گرو ههای طرفدار سر...
-
I'm practicing!
چهارشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1395 14:12
Let me give an example! I know a man who knows a man , his personal life is quite like his father! and for long periods, when you watch a historical movie, you think it is about our time , but isn't really!
-
repeatation
چهارشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1395 11:40
I think history always is repeating both in short and long periods! only the people are changing ....but the relation and behavior aren't!
-
Complexity!
یکشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1395 10:26
I'm still complicated. The Curious Case of Me! but I'm still happy for the return of a good friend of mine! and it is really hard to be free!
-
conflicts!
شنبه 7 شهریورماه سال 1394 14:56
The best time of my life has been devoted to family conflicts. Please do not mind reading. I suffered a lifetime because of it!
-
Sacrifice
شنبه 7 شهریورماه سال 1394 00:54
Love requires sacrifice!
-
confession
سهشنبه 13 مردادماه سال 1394 10:04
Hi, I am here after all I decide to do something new. I want to be honest with myself and write in this blog everything in my mind, that hurt me deep in my heart! I love being happy but I am not! I have a good life and job, in the eyes of the others but not mine! p.s. let me stay anonymous pls
-
حرف مفت زن همیشگی
دوشنبه 20 بهمنماه سال 1393 14:57
آخه اینم شد حرف ؟!! درست حرف بزن که دیگه حرف و حدیثی نباشه توش. یکی به نعل میزنی یکی به میخ!! حالا یکی باید بشینه حرفهات رو تفسیر کنه
-
مرداب پیر!
چهارشنبه 2 مهرماه سال 1393 15:01
خیلی وقته دیگه به اینجا حتی سر هم نمیزنم! زندگی خیلی کسالت بار شده و من همونی هستم که بودم و هر قدر با خودم جنگیدم برای تغییر، امکان پذیر نگشت که نگشت! نمیدانم چگونه این مشکلات را از سر خود واکنم!! من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم...
-
آرامش
دوشنبه 6 مردادماه سال 1393 11:06
و ما به آرامی شروع به مردن کرده ایم دوست وبلاگی داشتیم که مدتی است وبلاگش رو به روز نکرده، امیدوارم وبلاگش رو عوض کرده باشه و نه... هر جا که هست شاد و سلامت باشه
-
ریسک!
پنجشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1393 21:55
به آرامی شروع به مردن میکنی اگر سفر نکنی اگر چیزی نخوانی اگر به اصوات زندگی گوش ندهی اگر از خودت قدر دانی نکنی به آرامی آغاز به مردن میکنی زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند به آرامی آغاز به مردن میکنی اگر برده عادات خود شوی اگر همیشه از یک راه تکراری بروی... اگر روزمرگی را تغییر ندهی...
-
نوروز!
یکشنبه 3 فروردینماه سال 1393 10:59
سال نو مبارک!