گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

تعطیل نکنید لطفا

قدیما یک دوستی پیدا کرده بودم اینجا هیلی خوب مینوشت و من معتادش بودم

هر چند یکبار موقع نوشتن آدرسش  اشتباه تایپی پیش میامد و هری دلم میریخت چون مینوشت وجود ندار.د یا عوض کرده

میترسیدم که ای وای یک دوست خوب رو گم کردم

آخرش ولی واقعا گمش کردم . صفحه اش هست خودش نمینویسه و من نگرانشم همیشه و دلم براش تنگ شده  امیدوارم جای بهتری و شرایط بهتری داشته باشه

حالا چی شد که این رو گفتم

تازگی خیلی به اون پیجه  معتاد شدم همونی ک پایینتر گفته بودم

با نویسنده اش زیاد آشنا نیستم ولی  متنش و افکارش رو دوست دلرم

داشتم میخوندمش که یهو نوشت  این وبلاگ وجود ندارد

اول فک کردم دوباره اشتباه تایپ کردم اما دیدم نه انگار یک طوری شده

ایشاله که طور خوبی شده باشه ولی من دوست دارم بخونمشون

کاش برگردند

همین

نظرات 1 + ارسال نظر
پریسا سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1402 ساعت 17:32

خیلی اتفاقی الآن از لیست به روز شده‌ها این وبلاگ رو خوندم بعد یک گره ذهنی کور که از سال ۹۵ تو ذهنم بود گشوده شد! خیلی جالب بود برام

درود
ممنون که خوندید
خوب یک آدرسی میدادید نشونه ای
خوشحالم‌که گره باز شده یکم بیشتر توضیح‌میدادید
و حالا من با این کنجکاویم چکنم؟
چطوره؟
با خوندن‌کدوم پست؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد