مخصوصا اگه آن هوا بعد از یک برف خوب باشد و آفتاب درخشان هم بر تو بتابد!
و تو مثل همیشه به یاد او باشی !
هوا خیلی سرده، از بس که سرده دل آدم هم یخ میزنه
انگار که سرمای روزگار بر رفتار ادم هم تاثیر میگذاره
شاید هم سرما درون از قبل باعث شده باشه که این سرما بیشتر اثر داشته باشه
هر چی که باشه، سرمای سوزاننده است
من عاشق فصل سرد هستم
توی این سرما دوست دارم لباس گرم بپوشم و بزنم بیرون
دستش رو بگیرم و از گرمای عشق هردومون گرم بشیم
چه آرزوی محال
اولین برف در سال نو!
روبروی پنجره نشسته، داره بارش برف رو نگاه میکنه! بعد از مدتها یک برف درست و حسابی!!
تو خیالش داره به آزاد فکر میکنه
منتظره تماسش هست و دلش میخواد خیلی حرفا بهش بگه اما همیشه نصف بیشتر از حرفها نگفته باقی میمونه
حرفهایی که تا ابد احتمالا نه گفته میشه و نه نوشته میشه و فقط تو ذهن حک میشه
فقط داره به این فکر میکنه که چقدر آزاد رو دوست داره و برای دیدنش چه کارا که حاضره انجام بده!
خیلی جالبه در هر مناسبت کوفتی لنگر کشتی میزنه کابل فجیره رو قطع میکنه!!!
ضمنا دوباره دارم یاد اون دوران میافتم که سر لج و لج بازی دارند گند میزنن به همه چیز!
واقعا که ما انسانهای بسی با شعور و با فرهنگی هستیم
کم کم دیگه مچکر نیستم
هر چند من یکی از اول هم نبودم
دچار سردرگمی بس بزرگ گشته ایم!
تمام تکالیفمان روی دستمان مانده و خودمان همچنان یک لنگه پا ایستاده ایم و تنبیه میشویم
از اعماق قبلم میخواهم که به ندای درونم گوش فرا دهم اما زنجیرهایی که خودم به پاهایم بسته ام آنقدر محکم مرا در بر گرفته اند که گویی پوست تنم هستند.
قبلم از شدت دلتنگی فشرده شده و احساس دردی عمیق در قفسه سینه دارم
چه کنم؟!