گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

در قفس!

دچار سردرگمی بس بزرگ گشته ایم! 

تمام تکالیفمان روی دستمان مانده و خودمان همچنان  یک لنگه پا ایستاده ایم و تنبیه میشویم 

 

از اعماق قبلم میخواهم که به ندای درونم گوش فرا دهم اما زنجیرهایی که خودم به پاهایم بسته ام آنقدر محکم  مرا در بر گرفته اند که گویی  پوست تنم هستند. 

 

قبلم از شدت دلتنگی فشرده شده و احساس دردی عمیق در قفسه سینه دارم 

 

چه کنم؟!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد