گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

برف درخشان

مخصوصا اگه آن هوا بعد از یک برف خوب باشد و آفتاب درخشان هم بر تو بتابد!

و تو مثل همیشه به یاد او باشی !

نظرات 2 + ارسال نظر
الف.کاف پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 23:43

می‌دونید ... شما خیلی وفادارید. همین هم باعث اذیتتون شده...
قصد فضولی ندارم اما انگار هنوز تو فکر یه عشق قدیمی هستید.
خیلی وفادارید، به طرزی عجیب و باور نکردنی...
می‌دونید اینو از کجا می‌گم؟
بعد از این همه وقت و این همه سال گذشتن از وبلاگ‌نویسی و این همه وبلاگ‌ننویسی (!) شما به وبلاگ یه آشنای قدیمی سر زدید... با اینکه اون وبلاگ و حتی اون آدم اصلا ارزش سرزدن نداشت!
یه وفای عجیبی تو وجود شماست که کمیابه... یا حتی نایاب.

فقط یه حرف خواهرانه می‌خوام بهتون بزنم...
این همه خودتون رو اذیت می‌کنید اون شخص هنوز جایی تو ذهنش یا قلبش برای شما داره؟
اگه جایی برای شما نگه نداشته نمیشه یه کاری کنید از بندش رها بشید؟
یا اگه جایی نگه داشته و اونم اهل وفاست چرا دور از هم؟ چرا به یاد هم؟
چرت می‌گم می‌دونم
بدیهیات رو می‌گم
نباید اصلا بگم

مزخرف گفتم ... ببخشید

پاکش کنم یا ارسالش کنم؟

سلام
ممنون از جواباتون که مثل همیشه کامل و از روی نوع دوستیه.
خیلی ساده بگم امکانش نیست.
اتفاقا خوب شد که گفتید واقعا من وفادارم؟ خودم فکر نمیکنم اینطوری باشه ها!

من فکر کنم به دنیا اومدم که اذیت بشم!
راستش من نوشته های شما رو دوست داشتم
واسه همین به وبلاگتون علاقه مند شدم و سر میزدم
وقتی هم نمینویسید نگران میشم و هر چند وقت یکبار سر میزنم به امید اینکه آپ کرده باشید!
به امید بهروزی

الف.کاف یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 14:00



پ.ن:
این لبخندها برای اینه که بدونید پی‌گیر بودم و اومدم دونه‌به‌دونه جواب‌هام رو خوندم
:)

واقعا ممنونم و خیلی خوشحال شدم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد