گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

نوستالژی



روزی که ما با هم آشنا شدیم چه خوب بود

مثل این روزها نبود یه روز بی غروب بود

اما تا دلامون از هم دیگه بی خبر شد

سینه مون مثل کویر تشنه و تشنه تر شد


دیگه اون روزها گذشت زندگی همینه!

نظرات 1 + ارسال نظر
الف.کاف سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:05


اوهوم ... زندگی همینه ...

جور دیگر باید دید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد