گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

زورم نمی رسه دیگه!

نمی دونم چرا من اینجوریم!

تو تمام زندگیم همیشه باید مواظب می بودم نریزه! حتی گاهی اینقدر کج بود که خدا میدونه!

اما دیگه خسته شدم. بریدم !

باید بزارم بریزه ببینم تهش چی مشه!!!

به درک!

باید این سازنده کجدار مریز رو بفرستنش به ....

نظرات 1 + ارسال نظر
الف.کاف سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:27

خـــــــــــــــب!!
عقب افتادگی هام رو جبران کردم! ظاهرا از بهمن ماه از کلاستون غیبت داشتم، نه؟!
چون این کج دار و مریز رو نخونده بودم.

خلاصه گفتم که بدونید ... دیگه حاضرم انشاءالله

کلاس چی
ما درس پس میدیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد