گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

incognitio

و دوباره با خودش فکر میکنه:

به هر حال بازم خوشاینده و بودنش از نبودنش به مراتب بهتره.

ریسکش رو هم با جون و دل میپذیره....

تو این سالها که ازش خبری نبود ، مشغول یک زندگیه آرام، تو یه گوشه دنج بود

ولی هیچ چیز رو فراموش نکرده بود و منتظر فرصت مناسب

دوباره آرزوهاش یادش میاد و فکر میکنه چه کارایی رو میتونسته که نکرده


نظرات 4 + ارسال نظر
saeed شنبه 4 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 15:16 http://www.falowme.blogsky.com

سلام عزیزم
اگه مایل به تبادل لینک هستی منو با نام
بیا دنبالم!
لینک بده بعد بهم خبر بده تورو با چه نامی لینک بدم.
فدات بچسبم:دی
آدرس وب من www.falowme.blogsky.com

الف.کاف سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 15:30

سلاااااااااام!
پیدا شدین بالاخره!

سلام!
از کجا پیدا کردید؟
;)

الف.کاف سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 20:06

از کامنت حضرت‌عالی!
خودم که هر چی می‌گشتم به دیوار می‌خوردم!!

خودتون آدرس دادید دیگه، یادتون رفت به این زودی!؟
هی وای ... پیری ِ و هزار مصیبت ... درکتون می‌کنم...

نه
آخه خیلی به سرعت کامنت گذاشته بودید. فکر کردم قبل از جواب من بوده!

الف.کاف شنبه 11 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:51

خب اتفاقی زود کامنت‌تون رو دیدم...

:)

آره
خیلی سریع بود اما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد