گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

یک "آی" چیکارا که نمیکنه؟ ؛-)

من روزی که شروع به ساختن این بلاگ کردم در حال آموختن بودم!  دوست داشتم جایی داشته باشم که همه تجربیاتم رو بنویسم و سانسور نکنم، اما نشد خیلی!

دلم میخواست زندگیم رو بنویسم ، همین طور یک قصه بگم شایدم تاریخچه ...

برای همین اسمش رو گذاشتم  هیستوق ( histoire  )


امروز یکی از دوستای خیلی خوب و قدیمی کامنتی گذاشته بودن که واقعا منو خجالت زده کردن .

نمی دونم چی باید بگم

آرزوی شادکامی دارم  براشون

نظرات 3 + ارسال نظر
الف.کاف پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1396 ساعت 13:04

.
چیکارتون کنیم بی سانسور بنویسید؟!

ای بابا
من چه سانسوری کردم؟!
یعنی شما بی سانسور مینویسید؟

الف.کاف یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1396 ساعت 13:15

.
خیلی بی سانسورتر از شما!!!

واقعا؟!!
والا ما که متوجه نمیشیم!

الف.کاف یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1396 ساعت 17:25

.
بله.
خودگشودگی مال بی سانسور نویسیه، ولی خب آخرین آرزو ماهیتش کوتاه و موجز نویسیه که خب طبیعتا گنگ میشه...

آیا جز این است؟!

نه. درست میفرمایید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد