گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

گریزان

خیال خام در سر می پرورانم....

ای توبه ام شکسته از تو کجا گریزم!

ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم!


نظرات 4 + ارسال نظر
الف.کاف یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1396 ساعت 13:18

.
آقا مثلا چرا از این عشق قدیمی تون چیزی نمی نویسید؟
تاریخچه اش به قول خودتون...
مُردیم به خدا...

خوب آتش زیر خاکستره!
میترسم گر بگیره بسوزونتم!

دور از جان شما!

الف.کاف یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1396 ساعت 17:27

.
گمان نمی کنم بیش لز اینی که هست!
الان فک می کنید تو گلستانید؟!

نه اما ...
گلستانم آرزوست
راستش رو بخواهید حرفی که نوشته میشه مثل آب رفته به جوی هست. میترسم چیزی بنویسم که پشیمون بشم بعد از نوشتنش و دیگه اون وقت سودی ندارد!

الف.کاف سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1396 ساعت 02:09

.
از چی مثلا پشیمون بشید؟
که من یا یکی دو نفر غریبه ی دیگه بخونن؟!
چه ضرری می تونه برای شما داشته باشه؟

نه
خوب خیلیها میخونن
شما که آنچنین غریبه هم منیستی در ضمن!
اما ممکنه یک زمانی بخوام به همون شخص خاص آدرس اینجا رو بدم، نمیخوام دیگه خودمو زیاد جلوش لو بدم

الف.کاف پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1396 ساعت 14:47

.
آهان!
از اون بابت!!!
حذف رو برای همین روزا گذاشتن دیگه!!

دیگه وقتی چیزی نوشته شد دوست ندارم پاکش کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد