گاهی آدم فکر میکنه از این بدتر هم مگه میشه ؟
تجربه ثابت کرده بالاتر از سیاهی هم رنگی هست. حتی خیلی بالاتر
هر دفعه فکر میکنیم این دیگه سقف تحملمونه ولی اوضاع بدتر هم شده و باز تحمل کردیم!!
آخر شما که تا این حد بی ... و بلدنیستید بچرخونید، چرا اینقدر روتون زیاده؟
در روزگاری که بی تخصصی و ادعای فراوان خیلی مد هست، اوضاع بهتر از این نمی تواند باشد
وضعیت این روزها من رو یاد سقط از کوه توی کارتونها میندازه،
یک گوی در حال سقوط از کوه که هر چیزی سر راهش قرار میگیره رو میبلعه و هی بزرگ و بزرگتر میشه ، دست و پاهای همه مون هم ازش زده بیرون، آخرشم محکم میخوریم به یک تخته سنگ در اعماق دره ومنفجر میشیم و هر تیکه ازمون به یک سمتی پرتاب میشه!
غیر از این است؟
هیچ کس هم پاسخگو نیست؟
کک کسی هم نمیگزه چرا؟ تا کجا باید بالا بره تا سرازیر بشه بریزه؟ عجب اسبهای باربری هستیما
قدیما اینجا میتونستم قالبش رو ویرایش کنم و یک چیزهایی بهش اضافه کنم .
یکی از اضافه کردنی های مفید آمارگیر بود. ولی الان هر چی می گردم اونجایی رو که ویرایش قالب بود و می شد سورس رو ویرایش کرد پیداش نمیکنم.
دیگه نیست. کجا رفته؟
کسی میدونه این امکان هست یا خیر هنوز؟ نکنه مجبور بشیم کوچ کنیم؟!
واقعا من این چیزا رو نوشتم؟
خیلی عجیبه
وقتی که مطلب جدید می نویسیم مگر نباید بریم تو لیست به روز شده ها؟ چرا نمیریم؟
چرا نمیمیریم ما اصلا؟ واقعا خیلی انسانهای سگجونی هستیم
بعد از مدتها مطلبی نوشتم و بازدید کننده گرامی خواستند که بیشتر بنویسم؟ چرا؟
در اینجا چه چیز جالبی است ؟
امروز داشتم یک وبلاگی رو که چند وقتی است دوستی معرفی کرده میخوندم، خلیی جالبه حرف هایی که نوشته بودند رو انگار خود من نوشته بودم،
درواقع حرف دل من از زبان ایشون بیرون اومده بود
منم از سال 1990 که اولین جام جهانی بود که کامل دنبال میکردم عاشق آرژانتین و منتظر قهرمانیش بودم تا الان، ولی امسال اصلا دنبال نکردم بازی ها رو از دربی که قبلتر کلا قطع امید کرده بودم. دیگه هم به این فوتبال علاقه ندارم با توجه به وقایع اخیر کلا بی حس شدیم همه،
همه قدرتها فقط در پی استثمار ملتها هستند
به نظرم عالمی از نو بباید ساخت وز نو آدمی
خیلی بده که نشستیم فقط نگاه میکنیم